وبلاگ نویسان شرق فارس

بهترین مطالب وبلاگ های شهرستان نی ریز را در اینجا ببینید.
ما به دنبال آنیم که وبلاگ نویسان نی ریزی را در این مجموعه معرفی نماییم و از کلیه دوستان وبلاگ نویس شهرستان نی ریز دعوت می کنیم تا در جمع صمیمی اعضای ما حاضر شوند. شما می توانید مطالب تولیدی خود را با نام و وبلاگ خود در وبلاگ نویسان شرق فارس ثبت نمایید.

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با موضوع «هنری» ثبت شده است

۱۱:۰۱۰۴
مهر
وبلاگ اداره فرهنگ وارشاد اسلامی شهرستان نی ریز نوشت: تئاتر ترانه ای برای آیدا توسط هنرمندان نی ریزی با همکاری اداره ارشاد وبسیج هنرمندان ناحیه مقاومت سپاه و در هفته دفاع مقدس به اجرای برنامه می پردازد. به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس تئاتری با نام «ترانه ای برای آیدا» به کارگردانی آقای محمد جواد علیمردانی و گروه میعاد با موضوع دفاع مقدس و آزادسازی خرمشهر با همکاری اداره ارشاد اسلامی نی ریز، ناحیه مقاومت سپاه و آموزش و پرورش از 28 شهریور لغایت 5 مهر به مدت 10 شب در سالن اداره ارشاد بر روی پرده نمایش می رود. این تئاتر به نویسندگی حمیدرضا نغیمی و به سفارش و تایید سازمان عقیدتی- سیاسی ارتش جمهوری اسلامی نگارش شده و در ارتباط با شهدایی است که در جبهه ها حضور نداشته و به علت بمباران، به طور دسته جمعی به شهادت رسیده اند.
صاد قاف
۱۱:۰۰۰۴
مهر
وبلاگ مشکان و استعدادهای ناشناخته نوشت: این روزا مردم مشکون خیلی جنب و جوش انغوزه ای دارن  بنده هم که سال گذشته خیلی از وسایلم رو غارت کردن دیگه امسال نتونستم کارگاه بلوک زنی رو راه بندازم لذا به علت عدم مایه ی کافی برای خربد وسایل غارت شده وکمبود هزینه برای راه اندازی کارگاه  مجبورم  برم انغوزه ای اما اون کسی که وسا یل بنده رو برده اگه واقعا لازم داشته که برده وحلال خوشش به خودم گفته بود راهش مینداختم وکارمو تعطیل نمیکرد اما اگه نیازمند نبوده ، نبرده بلکه دزدیده پس دعا می کنم خدا هدایتش کنه شما هم براش دعا کنید .اینارو نوشتم که چون میرم انغوزه ای شعری رو که سال 82 توی انغوزه ای سرودم براتون بنویسم امیدوارم به مذاقتون سازگار باشهامروز در این کوه کسی دور و برم نیست تنهایم و سودای جماعت به سرم نیستچون وحش بیابان شده منزلگه من کوهای وای به جز اشک به چشمان ترم نیست از بسکه زدم تیشه من از پای فتادمهر ظهر به جز کشگ ناهار دگرم نیستچسبیده به روی بدن من دوسه من چرکلیکن سوی حمام مجال گذرم نیستاین اب که گندیده و گردیده پر از کرماز خوردن ان چاره ندارم حذرم نیستگویند از این اب مخور تلخ چو زهر استاما چه کنم شربت و شهد و شکرم نیستمنزلگه من پر بود از عقرب و از مارخود را بفریبم که از اینها خطرم نیستخوردند تمام بدنم را پشه ها شبچون مو شده ام لاغرو دیگر اثرم نیسترقاص بدم بزم تورا چندی از این پیشدیگر اثر از لرزه و قر در کمرم نیستبا بوی بد شیره ی انغوزه بسازمزیرا چو کنم قصد سفر بال و پرم نیستامروز نود روز بود داخل این کوهاز حادثه و واقعه ای هم خبرم نیستدانم که زجان مایه گذارم ،چه کنم لیک بیکارم و در مخزن خود سیم وزرم نیستبیچاره پدر موی سرش ریخت در این کارفردا چو پدر من نخ مویی به به سرم نیستفریاد زدم بار غمم باز نشد کم فریادو فغان چاره ی خون جگرم نیستاگاه زاحوال من زار نگرددانکس که در این بیشه ی غم همسفرم نیست                                                    (_صفای مشکانی)
صاد قاف