امام رضا(ع)
جمعه, ۲۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۵:۲۰ ب.ظ
انجمن ادبی گلبانگ نوشت:
1.
ساربان امسال مشهد میروی؟
این دل ما را به مشهد میبری؟
نامه از شاهچراغ اورده ام
با خودم من درد و داغ اورده ام
من زنیریز امدم دستم بگیر
من زپا افتاده ام،مستم ،بگیر
اهویی هستم اسیر دست غم
مانده ام من سالها پابست غم
ضامن ما بیکسان هم میشوی؟
سایه ی خار خار وخسان هم مبشوی
دست خالی امدم دستم بگیر
یک نگاهی کن همه هستم بگیر
گرچه اهویم کبوتر میشوم
میپرم دور تو بهتر میشوم
فکر ماهم باش اقای غریب
دوستت دارم تو مولای غریب
محمد جلال رنجبر
محمد جلال رنجبر
2.
گره گشایی ات از کار ما به امر خداست
حقیقتی که پر از لا اله الا الله ست
به پای بوسی آن آفتاب شرق عشق
از ابتدای حرف دلم سلام بر مولاست
وضوی اشک گرفتم،بخوانم اذن دخول
دری که بسته نباشد اجازه بی معناست
به خوشه چینی آن خرمن سراپا مهر
هزار دست تمنا ز آستین پیداست
حدیث عشق تو را بسته ام دخیل به اشک
به آن زلال دو چشمم که با تو در نجواست
بگیر حاجت خود را از آن امام رئوف
بگو که نبری ناچیز خالقت طاهاست
مسعود غظنفری
۹۴/۰۹/۲۰