مــن یـکــــ دخـتــر چــادریـــم
جمعه, ۱۲ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۱۰ ب.ظ
وبلاگ عطر بارون نوشت:مــن یـکــــ دخـتــر چــادریـــم ... شاد و پرنشاط ، سرزنده و پرکار... قرآن و نهج البلاغه اگر میخوانم ، رمان و حافظ هم میخوانم.عاشق پهلوانی های حضرت حیدر اگر هستم ، یک عالمه شعر حماسی از شاهنامه هم حفظم.پای سجاده ام گریه اگر میکنم ، خنده هایم بین دوستانم هم تماشایی است !من یک عالمه دوست و رفیق دارم.تابستان ها اگر اردوی جهادی میرویم ، اردوهای تفریحی ام نیز هر هفته پا برجاست ...ما اگر سخنرانی میرویم ، پارک رفتنمان هم سرجایش است ...مسجد اگر پاتوق ماست ، باغ و بوستان پاتوق بعدی ماست ...برای نماز صبح قرار مسجد اگر میگذاریم ، هنوز خورشید نزده از مسجد تا خانه پیاده قدم میزنیم. دعای عهدمان را اگر میخوانیم ، همانجا سفره باز میکنیم و با خنده و شادی صبحانه مان میشود غذا با طعم دعا !ما اگر چادر سر میکنیم ، نقاش هم هستیم ، خطمان هم خوب استحرفهای دخترانه مان سرجایش ، شوخی های دوستانه مان را هم میکنیم ،نمایشگاه و تئاتر هم میرویم ، سینما هم اگر فیلم خوب داشت ...کوه هم میرویم ، عکس های یادگاری ، فیلم های پر از خنده و شادی... کی گفته ما چادری ها ... من قشنگ تر از دنیای خودمان سراغ ندارم ! دنیای من و این رفیقان با خدایم ، همین هایی که دنبال زندگیشان در کوچه و خیابان نمیگردند ، همین هایی که وقتی دلت را میشکنند تا حلالیت ازت نگیرند ول کن نیستند ، همین هایی که حیاشان را نفروختند ... خوشبخت ندیده ، هرکس ما را ندیده ...
۹۳/۱۰/۱۲